جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز
جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

شناخت زنان!!!!

پس از سالها انتظار بالاخره کتاب شناخت مقدماتی زنان به چاپ رسید و توزیع شد. 

 

بیشعوری!!!!

از این پس بخشی از وبلاگ را به دانلود کتاب های مورد علاقه اختصاص می دهم. 

برای شروع با کتاب بیشعوری آغاز می کنیم. (عجب شروع جالبی) 

 

  

برای دانلود کتاب اینجا را کلیلک کنید

نهایت وحشت!!!

درسی از استاد بزرگ سینما 

  

 

می­گویند آلفرد هیچکاک، استاد بزرگ سینما و متخصص هنر ترساندن مردم، در حال رانندگی در جاده­های سوئیس بود که ناگهان از پنجره ماشین به بیرون اشاره کرد و گفت: " این ترسناک­ ترین منظره­ایست که تا حالا دیده­ ام " و امتداد اشاره او، کشیشی بود که دست بر شانه پسرک خردسالی نهاده بود و با او صحبت می ­ کرد.

هیچکاک از پنجره ماشین به بیرون خم شد و فریاد زد: " فرار کن پسر جان! زندگیت را نجات بده! "

زندگی!!!!

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص 

 

 

 

 

 

 

 

مثل آدمها!!!!

 

 

مثل دوستی که همیشه موقع دست دادن خداحافظی، آن لحظه ی قبل از رها کردن دست، با نوک انگشتهاش به دست هایت یک فشار کوچک می دهد… چیزی شبیه یک بوسه مثلا.

راننده تاکسی ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی.

آدم هایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو برنمی گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند

آدم هایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند.

آن هایی که هر دستی جلویشان دراز شد به تراکت دادن، دست را رد نمی کنند. هر چه باشد با لبخند می گیرند و یادشان نمی رود همیشه چند متر جلوتر سطلی هست، سطل هم نبود کاغذ را می شود تا کرد و گذاشت توی کیف

دوست هایی که بدون مناسبت کادو می خرند، مثلا می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود. یا گاهی دفتریادداشتی، نشان کتابی، پیکسلی.

آدم هایی که از سر چهارراه نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه.

آدم های اس ام اس های آخر شب، که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب، به دوستانشان یادآوری کنند که چه عزیزند، آدم های اس ام اس های پرمهر بی بهانه، حتی اگر با آن ها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی

آدم هایی که هر چند وقت یک بار ای میل پرمحبتی می زنند که مثلا تو را می خوانم و بعد هر یادداشت غمگین خط هایی می نویسند که یعنی هستند کسانی که غم هیچ کس را تاب نمی آوردند.

آدم هایی که حواسشان به گربه ها هست، به پرنده ها هست.

آدم هایی که اگر توی کلاس تازه وارد باشی، زود صندلی کنارشان را به لبخند تعارف می کنند که غریبگی نکنی.

آدم هایی که خنده را از دنیا دریغ نمی کنند، توی پیاده رو بستنی چوبی لیس می زنند و روی جدول لی لی می کنند.

همین آدم ها، چیزهای کوچکی هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن

ده فرمان!!!!!

در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .

تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد !   

 

 

ده فرمان :

1-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .

2-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند .

3-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .

4-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .

5-   هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .

6-   هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد .

7-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .

8-   هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .

9-   هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .

10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !

 

پس از آن سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ، تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .

او گفت : ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم اما به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد.

 

و ده فرمان چنین شد :

1-   هیچ انسانی ، انسان مؤمن دیگر را نکُشد .

2-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .

3-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .

4-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .

5-   هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .

6-   هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد .

7-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن  دیگر زور نگوید .

8-   هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .

9-   هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .

10- هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !

 

و اینک ای دوستان به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند !

باشو غریبه کوچک!!!!!

  

باشو، غریبه کوچک" امروز 36 ساله است و از سر بیکاری سیگار می فروشد. پسرک اهوازی دیروز، با آنهمه شهرتی که برای بازی در یک فیلم آن هم در غربت کسب کرد این روزها در زادگاهش غریبه است.

عدنان عفراویان همان باشو، غریبه کوچک است با همان رنگ رخساری که اگر در کنار دختر و پسر نایی، زن گیلگی قرارش دهی می فهمی که نشانی است از آفتاب تیز خوزستان.  

  

 

سال 69 بود که باشو به دنبال بمباران هوایی و کشته شدن پدر و مادرش به درون کامیونی ‌پرید و از زادگاهش در جنوب کشور ‌گریخت و وقتی از کامیون پیاده شد، خود را در شمال کشور یافت و تازه این شد به زندگی جدیدش و پناه بردن به خانه و مزرعه زن گیلکی

کودک سیه چرده دیروز، امروز 36 سال سن دارد. دیگر لازم نیست مانند بهرام بیضایی کل خوزستان را بگردی و عاقبت در محله لشکرآباد اهواز پسرکی را در سایه‌روشن کوچه ببینی که تا تو را می بیند بخندد و فرار کند چون شبیه او و خانواده اش نیستی و حرف نمی زنی.

امروز 20 سال از زمانی که فیلم باشو، غریبه  کوچک روی پرده سینماهای ایران و جهان رفت و همه آن را تحسین  کردند می گذرد. حالا می توانی در همان فلکه لشکر آباد، روبروی تابلو دانشگاه در میان دستفروشان باشو را ببینی که هنوز هم در وجودش ترس و دلهره دارد.

اما دلهره اش نه از جنگ و نه از دست دادن خانواده اش بلکه از ماموران شهرداری و اینکه باید برای چندمین بار پله های اداره اجرائیات را بالا و پایین بدود تا بساط سیگار فروشی اش را پس بگیرد. چون از آن سال که باشو در اوج محبوبیت بود و حتی مهرش در دل خانواده هایی از گوشه و کنار ایران نشست، سالها می گذرد

 

 

بیکاری یقه باشو را هم گرفته و دیگر مزرعه ای نیست که با نایی و بچه هایش روی آن کار کند. حتی با برگشتن شوهر نایی هم اوضاع فرقی نمی کند. به همین دلیل مدتهاست به شورای شهر اهواز می رود تا برایش کار پیدا کنند.

باشو (عدنان عفراویان)، غریبه کوچک اهوازی سینمای ایران با کمک کارگردان فیلمش یک بار خوش درخشید اما چون حرفه و خاستگاه اجتماعی اش چیز دیگری بود، دیگر نتوانست فرصت حضور روی پرده سینما را به دست بیاورد و به تدریج تنها به یک خاطره تبدیل شد

 

 

اکنون باشو که نامش نوستالوژی دوران بچگی و دلهره جنگ را برایمان تداعی می کند، با مادرش در یک خانه اجاره ای در اهواز زندگی می کنند

عدنان می گوید: "من هم مثل خیلی از نوجوانانی که برای اولین بار در سینما حضور پیدا کردند و شاهکاری را خلق کردند و بعد رها و تنها شدند برای مدتی افسرده و گیج شده بودم."

اگر دیروز پای باشو از جنوب به شمال کشور باز شد و محبوبیتش نه تنها در دل خانواده گیلکی که در جهان پیچید، اما امروز پایان راه پسرک اهوازی با وجود آن همه سرشناسی درغربت به سیگار فروشی در زادگاهش منتهی شده است و دیگر در شهر خودش هم غریبه ای کوچک است. باشویی که به گفته بهرام بضایی، کارگردان فیلم باشو؛ "قرار بود مردم را به پذیرش بچه‌های جنگ‌زده و یتیم‌شده تشویق کند و کاربرد اجتماعی معینی داشته باشد."

شاید هنوز هم نایی نمی داند چطور باید با آن لهجه عمیق گیلکی اش کلمه "مرغانه" را برای باشو بازگو کند . . . !
 

اگر در میان کسانی که در اهواز بساط کرده اند، باشو را دیدی نپرس حال بیضایی و نایی چطور است. چون نه تنها خبری از آنها ندارد بلکه داغ دلش را برای دوباره دیدن نایی و بچه هایش، بیضایی و شوهر نایی تازه می کنی.

گذشته و حال!!!

     تام هاسی عکاسی است که ایده نگاه کردن افراد مسن در آینه و دیدن گذشته شان را بخوبی با سری عکسهای زیبای زیر نشان داده است:  

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فایده بیفایده!!!!!

۱) مدرسه رفتن بی فایده است چون اگه باهوش باشی معلم وقت تو رو تلف میکنه اگه خنگ باشی تو وقت معلمو.  

 

۲) دنبال پول دویدن بی فایده است چون اگه بهش نرسی از بقیه بدت میاد اگه بهش برسی بقیه از تو.  

 

۳) عاشق شدن بیفایده است چون یا تو دل اونو می شکنی یا اون دل تورو یا دنیا دل هر دوتونو.  

 

۴) ازدواج کردن بی فایده است چون قبل از 30 سالگی زوده بعد از 30 سالگی دیر.  

 

۵) بچه دار شدن بی فایده است چون یا خوب از آب در میاد که از دست بقیه به عذابه یا بد از آب در میاد که بقیه از دستش به عذابن.  

 

۶) پیک نیک رفتن بی فایده است چون یا بد میگذره که از همون اول حرص میخوری یا خوش میگذره که موقع برگشتن غصه میخوری.  

 

۷) رفاقت با دیگران بی فایده است چون یا از تو بهترن که نمیخوان دنبالشون باشی یا ازشون بهتری که نمیخوای دنبالت باشن.  

 

۸) دنبال شهرت رفتن بیفایده است چون تا مشهور نشدی باید زیر پای بقیه رو خالی کنی ولی وقتی شدی بقیه زیر پای تو رو خالی میکنن.  

 

۹) انقلاب کردن بی فایده است چون یا شکست میخوری و دشمن اعدامت میکنه یا پیروز میشی و دوست اعدامت میکنه.  

 

۱۰) وبلاگ نویسی بی فایده است چون یا خوب مینویسی که مطلبتو میدزدن و حرص میخوری یا بد مینویسی که مطلبتو نمیخونن و حرص میخوری.