-
بدرود !!!!!!!
یکشنبه 4 مرداد 1394 20:40
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است. دقیقاً 10 سال از ارسال اولین مطلب این وبلاگ میگذرد. با آمدن رسانه ها و شبکه های نوین ارتباطی و تشکیل گروه های متنوع متاسفانه تنور وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی به سردی گرائیده است. هر آغازی را لاجرم پایانی است. از همه دوستان و عزیزانی که در این ده سال مطالب این وبلاگ را خواندند...
-
رسوم!!!!!!!!
سهشنبه 2 تیر 1394 11:05
گروهی از دانشمندان ۵ میمون را در قفسی قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای نردبان دسته ای موز گذاشتند. هر زمانی که میمونی بالای نردبان میرفت تا موزها را بردارد، دانشمندان بر روی سایر میمونها آب سرد میپاشیدند. پس از مدتی، هر وقت که میمونی بالای نردبان میرفت سایرین او را کتک میزدند. مدتی بعد هیچ میمونی علیرغم...
-
زنان ویترینی!!!!
جمعه 1 خرداد 1394 16:33
. سیمون دوبوار فیلسوف و نویسنده فرانسوی در جایی گفته است: زیرکانهترین راه برای تسلط بر هر جامعهای تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است. زیرا زنان اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسانهایی آگاه و آزادیخواه پرورش دهند. نمود عینی این جمله را میتوان در وضعیت زنان ایران دید. زنانی که در چنگال تفکر حاکم بر جامعه اسیر...
-
مد !!!!!!
سهشنبه 1 اردیبهشت 1394 10:09
.
-
لکه !!!!!!
شنبه 1 فروردین 1394 16:27
یک شلوار سفید دوست داشتنی داشتم که یک روز ابری پوشیدمش و موقع بازگشت به خانه باران گرفت ... گلی شد . و من بی خیال پی اش را نگرفتم به هوای اینکه هر وقت بشویم پاک می شود ولی نشد ... بعدها هر چه شستمش پاک نشد ؛ حتی یکبار به خشکشویی دادم که بشویند ولی فایده نداشت !!! آقایی که توی خشکشویی کار میکرد گفت : "این لباس...
-
تربیت خانوادگی!!!!!
جمعه 8 اسفند 1393 14:35
به عکس نگاه کنید، عکس العمل سه دختر نسبت به بوسه عروس و داماد در مراسم ازدواج را نشان می دهد ،هر سه دخترک در یک رده سنی هستند و هر سه یک اتفاق را نگاه میکنند ولی چرا این همه متفاوت واکنش نشان می دهند ،این بوسه برای یکی انقدر شرم آور است که حتی حاضر نیست نگاه کند ، دیگری با خشم و تعجب نگاه میکند و… می دانید چرا؟ چون...
-
کاش!!!!!
چهارشنبه 22 بهمن 1393 09:38
کاش میشد زندگی تکرار داشت . . . لااقل تکرار را یکبار داشت . . . ساعتم برعکس میچرخید و من . . . ... برتنم میشد گشاد این پیرهن . . . آن دبستان ، کودکی ، سرمشق آب . . . پای مادر هم برایم جای خواب . . . خود برون میکردم از دلواپسی . . . دل نمیدادم به دست هر کسی . . . عمر هستی ، خوب و بد بسیار نیست . . . حیف هرگزقابل تکرار...
-
یک ترک!!!!!!!!!!!!!
پنجشنبه 2 بهمن 1393 11:39
با یک تُرک آشنا شوید. علی بهاری یک معلم در مغان اردبیل است. او پس از مدتی متوجه می شود یکی از دانش آموزانش به نوعی بیماری کبد مبتلا است و هزینه درمان آن ۵۰ میلیون تومان می شود. علی بهاری با رضایت همسرش تمام زیور آلات او را می فروشد، قرض می کند و با سختی هزینه درمان را می پردازد. پزشکان می گویند باید بخشی از یک کبد...
-
پدر و مادر !!!!!!!!
دوشنبه 1 دی 1393 21:13
بزرگ شدیم و فهمیدیم که دارو آبمیوه نبود! بزرگ شدیم و فهمیدیم بابابزرگ دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت، آنطور که مادر گفته بود! بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهایی ترسناک تر از تاریکی هم هست... بزرگ شدیم... به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود! و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته... بزرگ شدیم و یافتیم که مشکلاتمون...
-
جهل !!!!
یکشنبه 2 آذر 1393 08:18
اما آنها نماز اجاره ای می خوانند و روزه اجاره ای میگیرند؛ مثلا: یک سال نماز به صد تومان، یک سال روزه به دویست تومان؛ برای امواتی که درحیاتشان وقت نداشته اند خودشان انجام دهند ولی پولی داشته اند، ک بدهند به نماز خوانان و روزه گیران حرفه ای تا برایشان انجام دهند... پدر پول بسوزد که در دستگاه خدا هم کار میکند.آن هم چه...
-
انوشیروان !!!!!
جمعه 2 آبان 1393 20:38
ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﺩﺮ اصفهان ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﻮﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ، ﻧﻬﺎﻝﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪﺍﻣﯿﺪﯼ...
-
همسر شهید !!!!!
جمعه 4 مهر 1393 08:54
شعر زیبایی که همسر یک شهید سروده و بسیار تاثیر گذار است: در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست می نشینی روبرویم،خستگی در می کنی چای می ریزم برایت،توی فنجانی که نیست بازمی خندی ومی پرسی که حالت بهتر است؟! باز می خندم که خیلی،گرچه می دانی که نیست شعر می خوانم برایت،واژه ها گل می...
-
حقارت !!!!!
یکشنبه 2 شهریور 1393 11:49
مردی نابینا زیر درختی نشسته بود! پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟» پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟ سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید: احمق،راهی که به پایتخت می...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 مرداد 1393 18:33
-
زنى متفـاوت!!!!!!
پنجشنبه 2 مرداد 1393 17:36
«زنى متفـاوت!» زمانى که «بتى نسمیث گراهام» در یکى از بانک هاى شهر دالاس کار مى کرد، از داشتن شغل ماشین نویسی بسیار خوشحال بود؛ چرا که ماهیانه 250 دلار درآمد داشت و این مبلغ در آن زمان یعنى در سال 1951 میلادى، درآمد خوب و آبرومندانه اى محسوب مى شد؛ اما او در انجام وظایف منشى گرى خود دچار مشکلى بود که همواره او را رنج...
-
پنجره شکسته !!!!!!!!!!!!!!
دوشنبه 2 تیر 1393 08:20
در دهه هشتاد در نیویورک باج گیری در ایستگاهها و در داخل قطارها امری روزمره و عادی بود. فرار از پرداخت پول بلیط رایج بود و سیستم مترو ٢٠٠ میلیون دلار در سال از این بابت ضرر می کرد. مردم از روی نرده ها بداخل ایستگاه می پریدن ... د و یا ماشین ها را از قصد خراب می کردند و یکباره سیل جمعیت بدون پرداخت بلیط به داخل سرازیر...
-
لباس!!!!!!!!
جمعه 30 خرداد 1393 12:23
بخشی از مصاحبه مهران مدیری درباره پوشش و لباس طبق تجربهای که من دارم، آدمها هر چه به لحاظ دانش بزرگتر میشوند، مداوم لایه زیرینشان بیشتر میآید رو و لایه روییشان بیشتر میرود زیر (چشمانش را ریز و صورتش را کمی به سمت چپ متمایل میکند) یعنی چه؟ موضوع اهمیت به پوشش کمتر و دانششان بیشتر دیده میشود. در اروپا من به چند...
-
ونه گات !!!!
شنبه 3 خرداد 1393 14:25
سخنرانی ونه گات در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه MIT: اگر میخواستم برای آینده ی شما فقط یک نصیحت بکنم، مالیدن کرم ضدّ آفتاب را توصیه میکردم !!! آثار مفید و دراز مدّتِ کرم ضدّ آفتاب، توسط دانشمندان ثابت شده است. در حالی که سایر نصایح من،هیچ پایه و اساس قابل اعتمادی، جز تجربه های پر پیچ و خمِ شخص بنده ندارند. اینک این...
-
پدر !!!!!
سهشنبه 23 اردیبهشت 1393 12:21
ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﻧﮏ ﺑﻮﺩﻡ ! ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ آﻭﺭﺩ ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺑﻮﺩ ، ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻦ . ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻭﻗﺘﺶ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ ﻣﻦ برﯾﺰﻡ ! ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﮐﯿﻢ !؟ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟ ! ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺴﺮ ﻫﺮ ﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ! ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﻧﮏ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ! ﯾﻪ ﭘﻨﺞ ﺩقیقه ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ ﯾﻪ...
-
قاطر قیمتی!!!!!!!!!!!!
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 11:13
مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت میکرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم میزد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با...
-
نوروز 93 خجسته باد
جمعه 1 فروردین 1393 10:32
-
احترام به طبیعت!!!!
دوشنبه 19 اسفند 1392 11:44
-
ساده باشیم!!!!!
دوشنبه 19 اسفند 1392 06:33
ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺧﻮﺩﺕ ﻏﻤﺖ ﻣﺸﮑﻠﺖ ﻏﺼﻪ ﺍﺕ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﺖ ﺣﺘﯽ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺠﻤﻞ ﭼﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺗﻮﯾﻮﺗﺎ ﻟﻨﺪﮐﺮﻭﺯ ﭼﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﺑﻨﺰ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﺪﻝ ، ﭼﻨﺪ ﺍﯾﺮﺑﮓ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺍﻥ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ ﻭ ﭘﺎﺳﺪﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻭ ﺍﻟﻬﯿﻪ ﮐﺪﺍﻡ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺍﻧﺪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﭼﯿﻨﯽ ﻫﺎ ﮔﺮﺍﻧﺘﺮﯾﻦ ﻏﺬﺍﯾﺶ ﭼﯿﺴﺖ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ...
-
مادر !!!!!
پنجشنبه 1 اسفند 1392 11:21
مادر عادت داشت همه ی کارهای روزانه اش را یادداشت کند. چیز هایی که می خواست بخرد؛ کارهایی که باید انجام می داد و حتی تلفن هایی که می خواست بزند. من هم از سر شیطنت ؛ همیشه سعی می کردم دستی در لیست ببرم و یا چیزی را به آن اضافه کنم! فقط برای اینکه در تنهاییش؛ و درست در یک لحظه ی معمولی که انتظارش را ندارد؛ او را بخندانم....
-
درسی گرانبها!!!!!
یکشنبه 13 بهمن 1392 21:22
امروز جنیفر لیوینگستون، مجری چاق تلویزیون درس بزرگی به من داد. او در برنامه تلویزیونی اش، متن ایمیل ارسالی از یک بیننده را خواند. در آن ایمیل، آن فرد به چاق بودن جنیفر انتقاد کرده و گفته بود این خیلی شرم آور است که طی چند سالی که مجری تلویزیون بوده هنوز خود را لاغر نکرده و این چاقی وی برای جامعه و سلامت خودش مخرب و...
-
قمارباز!!!!!!!!!!!!
سهشنبه 1 بهمن 1392 14:28
روﺯﯼ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻗﻤﺎﺭﺑﺎﺯﯼ ﺍﺣﻀﺎﺭﯾﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺸﺨﺺ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﺶ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺑﺮﻭﺩ . ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﺍﻭ ﺑﻬﻤﺮﺍﻩ ﻭﮐﯿﻠﺶ ﺑﻪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺛﺮﻭﺕ ﻫﻨﮕﻔﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﺪ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :...
-
انسانیت ایرانی !!!!!
دوشنبه 23 دی 1392 19:51
گراهام هاگز ( Graham Hughes ) سی و چهارساله و اهل لیورپول انگلستان، نخستین کسی است که به تمام کشورهای جهان بدون پرواز با هواپیما سفر کرده است . وی به تازگی ویدئویی در شبکه یوتیوب، شامل تصاویر کوتاه از ۲۰۱ کشور که در مدت چهار سال بازدید کرده, منتشر کرده است. اولین مُهر گذرنامهاش در تاریخ اول ژانویه ۲۰۰۹ در کشور...
-
ارزش سکوت و آرامش!!!!
یکشنبه 22 دی 1392 20:42
روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی امّا با خاطره ای از گذشته و ارزشی عاطفی بود. بعد از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که...
-
شب یلدا !!!!!
چهارشنبه 27 آذر 1392 12:57
پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه می خریدن… شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها می ذاشت و انعام می گرفت. پیرزن باخودش فکر می کرد چی می شد اونم می تونست میوه بخره ببره خونه… رفت نزدیک تر… چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود… با خودش گفت چه...
-
Man & God
جمعه 1 آذر 1392 16:32
A man was praying to god He said, "God?" God responded, "Yes?" And the Guy said, "Can I ask a question?" "Go right ahead", God said. "God, what is a million years to you?" God said, "A million years to me is only a second." The man wondered. Then he asked,...