جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز
جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

۸۸/۸/۸

امروز 

۸۸/۸/۸ 

تا 

۹۹/۹/۹ 

هر تغییر و اتفاقی را که دوست دارید برای شما و خانواده شما پیش بیاید در قسمت نظرات بنویسید.

جغد جمعه 8 آبان 1388 ساعت 15:36
نظرات 5 + ارسال نظر
حامد چهارشنبه 20 آبان 1388 ساعت 08:41

با سلام و تشکر از سایت بسیار زیبا و با محتواتون

امیدوارم همه ما بتونیم به وظایفمون نسبت به خانواده خوب عمل کنیم و شادی و الفت مهمون خونه ها شه
بعضی چیزا تو زندگی جایگزین ندارن
مثل خانواده پس باید قدرش بیشتر دونست

امیدوارم کانون خانواده همگی گرم و گرمتر شه

سحر جمعه 22 آبان 1388 ساعت 00:53 http://golbang1361.blogspot.com

شوهر خوب, دکتری، 1 بچه ،1 شرکت. کرسی استادی، 1 عدد جغد بخرم!

اگر اولی گیرت بیاد انگاری آخری را هم داری !!!!!!

RD شنبه 23 آبان 1388 ساعت 23:09

سلام
من چند سالی است که خواننده وبلاگتان هستم.اصلا آشناییم با مقوله وبلاگ از طریق تبلیغی بود که گمانم در روزنامه شرق از وبلاگ شمانوشته بود .خواندم خوشم آمد و الان یک وبلاگ خوان نسبتا حرفه ای شده ام.همیشه نوشته هایتان و انتخابهای خوبتان را تحسین کردم و میکنم.اولین بار هم هست که کامنت می گذارم .همیشه خواننده خاموش شما بودم .در خصوص این پست باید بگویم که آدم دوست دارد که همیشه اتفاقات عالی و خوب و بهترین ها برای خودش و خانواده اش بیفتد.اما نکته اصلی این است که معیارها و خواسته های ما هر روز هر ماه و هر سال عوض می شود و معلوم نیست که من که امروز معیار و خواسته ام یک چیز است فردا و فردا ها هم همین باشد.شاید بتوان کلی گویی کرد.اما با این تغییر خودمان و اجتماع گمانم آرزوها هم غیر قابل پیش بینی می شود.

منظور من هم همین است که در آینده یادمان باشد که در گذشته چه آرمانها و آرزوهائی داشته ایم. تجربه به من می گوید که مرور زمان باعث حقیر شدن آنچه می شود که در گذشته شاید خیلی عظمت داشته. مثلاْ وقتی پس از سالها به دبستانی که در آن درس خواندم رفتم آن را بسیار کوچک دیدم در صورتی که در زمان کودکی حیاط آن دبستان بنظرم سرو ته نداشت. آنقدر وسیع بود که توپ با یک شوت ما به آخرش نمی رسید.
به هر حال خوشحالم که پس از چندین سال مهر سکوت را شکستی و مرا از حضور مخفیانه خودت آگاه کردی.موفق و موید باشی. به امید فردائی بهتر برای همه

علی جمعه 13 آذر 1388 ساعت 07:38

سلام
دوست عزیز من امروز با وبلاک شما آشنا شدم و خیلی هم استفاده کردم فقط یک ضرر به من زد که نگذاشت من دیشب بخوابم از ۳ نصف شب تا الان که ۵۰/۱۲ ظهر است کل سایت را خوندم آخه من به چیزی گیر بدم یا از چیزی خوشم بیاد کارم زار است به چند تا از مطلب ها هم کامنت کوچولو دادم با عرض پوزش چند جا نتونستم از {گ=پ} استفاده کنم چون جاشون را در کیبورد نمی تونستم پیدا کنم ولی الان پیدا کردم گگگگگگگگگگگگپپپپپپپپپپپپپپپپپپ اینها عوض اونها
در رابطه با نظر تغییر یا اتفاق من و یا خانواده اگر ۸۸۸۸ بودیم تا ۹۹۹۹ ما هم ۹۹۹۹ بشیم نه ۹۹ از ۹۹ که میدونی اقلا ۱ دونه بریم جلو ..........
برقرار باشید

خراسانی سه‌شنبه 8 دی 1388 ساعت 01:18

اون موقع من میشم ۳۲ سال تموم!!!!
وای چقد پیر شدم...خداکنه حداقل لیسانسمو گرفته باشمو پیر شم...آخه زشته جلو نوه هام.ابروم میره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد