جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز
جغد

جغد

همگان را برای مدتی و برخی را برای همیشه می توان فریفت اما همگان را برای همیشه هرگز

بام هاُ کوچه هاُ کلمات !!!

روشن مثل روز،

حنجره می بارد از اتفاق تیغ.

کار هرشب این کوچه همین است

تا ساعت دهم از دست هر گلو.

بی همیشه،

بی هنوز،

اما روشن مثل روز.

می فهمم کار از سه کنج سایه و

تماشای واژه گذشته است.

کار از نی نوای نوشتن گذشته است.

دیگر ننویس، بیا ... !

ما تنها نیستیم

زیر گلوی بریده باران

آفتاب هزار عاشورای دوباره

آرمیده است.

 

سید علی صالحی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد