ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
در پسین روزهای فصل بهار، برگها در هجوم پاییزند
…
زردها روی شاخه میمانند، سبزها روی خاک میریزند
…
جای عطر گل اقاقی و یاس، بوی خون در فضای این شهر است
…
گویی حس سربلندی و اوج، با تمام درختها قهر است
…
از کف سنگ فرش هر کوچه، خون ناحق لاله را شستند
…
غافل از اینکه در سراسر شهر، سروها جای لاله ها رستند
…
شب به شب روی شاخه هر سرو، قمری و چلچله هم آواز است
…
بانگ الله و اکبر از هر سو، نغمه ساز است و نغمه پرداز است
…
هر دهانی که بوی گل میداد، دوختندش به نوک سوزن ها
…
بوی گل شد گلاب و جاری گشت، از دو چشم خمار سوسن ها
…
ناله پر شرار مرغ سحر، معنی اش ارتداد و بی دینی ست
…
در زمستان ذوق و اندیشه، سبز بودن چه جرم سنگینی ست
…
ساقه هایی که سبز تر بودند، سرخ گشته به خاک غلتیدند
…
باقی ساقه ها از این ماتم، برگهای سیاه پوشیدند
…
نخل را کنده بید میکارند، بید مجنون کجا ثمر بدهد
…
ای که بر روی ماه چنگ زدی، باش تا صبح دولت ات بدمد
-------------------------------------------
شعر از محمد رضا عالی پیام
علاوه بر زیبایی این شعر باید یک تعریف اساسی از کل وبلاگ بکنم وبلاگ بسیار پرباریست. خسته نباشید .
سلام. آره منم موافقم. خیلی خیلی وبلاگ قشنگ و پرباریه! مرسی واسه وبلاگ قشنگت
آفرین آقا جغده!